رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

تحلیل زبان ترکی آذربایجانی به طریق ریاضی

تحلیل زبان ترکی آذربایجانی به طریق ریاضی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 36 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 36 رای
.
دکتر قراملکی در باره این کتاب می گوید:
«این کتاب با راهنماییهای استاد ارجمند دکتر محمد علی فرزانه، دکتر جواد هیات و نیز با ارشادات مستقیم جناب آقای دکتر محمدزاده صدیق به بار نشسته است که در اینجا برای روح استاد فرزانه(روحش شاد) درود فرستاده و نیز آرزوی طول عمر و موفقیت روزافزون سایر استادانم دارم . کار بر روی این کتاب از سال 1371 شروع شده و تا سال 1377 ادامه داشته است. متاسفانه علیرغم دریافت مجوز انتشار در آن زمان به دلایل مالی چاپ نشده بود. لیکن با همکاری و زحمات دوستان ارزشمندم در انتشارات اندیشه آریا چاپ شده و در سراسر کشور توزیع گردیده است.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/07/04

کتاب‌های مرتبط

آموزش زبان ترکی
آموزش زبان ترکی
4.4 امتیاز
از 419 رای
Turkish Grammar
Turkish Grammar
4.4 امتیاز
از 50 رای
Adim Adim Turkce dil bilgisi ders kitabi
Adim Adim Turkce dil bilgisi ders kitabi
4.4 امتیاز
از 57 رای
Elementary Azerbaijani
Elementary Azerbaijani
4.1 امتیاز
از 12 رای
کتاب درس Yeni Hitit
کتاب درس Yeni Hitit
4.7 امتیاز
از 40 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تحلیل زبان ترکی آذربایجانی به طریق ریاضی

تعداد دیدگاه‌ها:
4
آچیق هجا: هجای باز
آچیق صائتلر: واکه های باز
آدلیق حالتی: حالت فاعلی ( دستور زبان)
آرخا سیرا صائتلر: واکه های پسین
آغیز بوشلوغو : حفره ی دهان
آغیز صامتلری: همخوان های دهانی
آلینما سؤزلر : واژه های دخیل ، واژه های قرضی
اوُزون صامتلر: واکه های بلند
اوُیوشما: همگونی
اوُدلاق صامتی: همخوان چاکنایی ، حلقی
اؤن سیرا صائتلر: واکه های پیشین
اؤن شیکیلچی: پیشوند
اینجه صائتلر: واکه های پیشین ، واکه های پیشزبانی
باشلانغیج مرحله سی : مرحله ی آمادگی ، مرحله ی گرایش
باش جمله : جمله ی پایه (هسته)
بوُداق جمله : جمله ی پیرو ( وابسته)
باغلاییجی : حرف ربط
بوُرون بوشلوغو : حفره ی بینی ، خیشوم
بوُرون صامتلری: همخوان های خیشومی ، غنه ای
بوغاز: حلق
بیتیشدیریجی صامت: صامت میانجی
پارتلایان صامتلر: همخوان های انفجاری
تأثیرلیک حالی: حالت مفعول رایی ، مفعول صریح ، مفعول بیواسطه
تاماملیق: متمم
تام ایره لی اویوشما: همگونی پیشرو (پیشگرای) کامل
تام گئری اویوشما : همگونی پسرو (پسگرای) کامل
تیتره ک صامت: همخوان لرزشی
چالارلیق : واجگونه
چیخیشلیق حالی : مفعول ازی
داماق: کام دهان
دوداقلانما: گردشدگی (لبها)
دوداقلانان صائتلر: واکه های گرد
دوداقلانمایان صائتلر: واکه های گسترده
دوداق - دیش صامتلری: هخوانهای لبی- دندانی
دیل آرخاسی صائتلری: واکه های پسزبانی ، پسین
دیل اورتاسی صائتی: واکه ی میانی
دیل اؤنو: (هخوان ) تیغه ای ، پیشزبانی
دیل اؤنو صائتلری: واکه های پیشزبانی
دیلچه ک : ملاز ، زبان کوچک
دیلچیلیک: زبانشناسی
سَرت داماق: سختکام
سَس آرتیمی: افزایش ، اضافه
سَس دوشومو : حذف
سَس تئللری: تارهای آوا ، تارهای صوتی
سؤز ده گیشدیریجی (ده ییشدیریجی) شکیلچی: پسوند صرفی
سؤز دوزه لدیجی شکیلچی: پسوند اشتقاقی
سونلوق مرحله : مرحله ی انجام ، مرحله ی رهش
شکیلچی: وند (پسوند، میانوند ، پیشوند)
صائت: واکه ، مصوت
صائتلر ایله صامتلر آهنگی: همگونی همخوان با واکه
صائتلرین آهنگی: هماهنگی واکه ای
صامت: همخوان ، مصمت
صامت بیرلشمه لری: خوشه های همخوانی
علاوه: (در دستور زبان) بدل
عمله گلمه اوصولو: نحوه ی تولید (فراگویی)
علمه گلمه یئری: جایگاه تولید ، مخرج ، واجگاه
فاصله مرحله سی: مرحله ی درنگ ، مرحله ی گیرش
فرق لشمه:ناهمگونی
فرق لَندیریجی علامتلر: مشخصه های تمایز دهنده
فعلی باغلاما: (تقریبا معادل) وجه وصفی
فعلین تعریف له نمه ین فورماسی: گروه فعلی ناخود ایستا
فوق الخطی واحدلر: واحدهای زبرزنجیری
فونئتیک حادثه لر: فرآیندهای آوایی
قاپالی هجا: هجای بسته
قاپالی صائتلر: واکه های بسته
قالین صائتلر: واکه های پسین ، پسزبانی
قوشا دوداق صامتلری: همخوان های دو لبی
قوشما: حرف اضافه
قوووشوق صامتلر: همخوان های مرکب، همخوان های انسدادی- سایشی
قیسا صائتلر: واکه های کوتاه
کار: (همخوان) بیواک
کارلاشما: واکرفتگی
کؤک: ریشه (واژه و فعل)
کویلو صامتلر: همخوان های گرفته ، همخوان های بریده
کیپله شَن صامتلر: همخوان های انسدادی ، بستواج ها
کیپله شن - پارتلایان صامتلر: همخوان های انسدادی- انفجاری
کیپله شن - نوولو صامتلر: همخوان های انسدادی- سایشی
مانعه : گرفتگی
نَفس بوروسو: نای
نفسلی صامتلر: همخوان های دمیده
نوولو صامتلر: همخوان های سایشی ، سایواج ها
ووُرغو: تکیه
وورغولو هجا: هجای تکیه دار ، هجای تکیه بر
هاوا آخینی: جریان هوا
یاریم آچیق صائتلر: واکه های نیم باز
یاریم قاپالی صائتلر: واکه های نیم بسته
یاریمچیق ایره لی اوُیوُشما: همگونی پیشرو ناقص
یاریمچیق گئری اویوشما: همگونی پسرو ناقص
یاریمچیق مانعه: گرفتگی ناقص
یازی اشاره لری: علائم خطی، نشانه های نوشتاری (حروف الفباء)
یئرلیک حالی: حالت (مفعول) مکانی
یوُموشاق داماق: نرمکام
یوُواق صامتلری: همخوان های لثوی- کامی
یؤنلوک حالی: مفعول برایی ، مفعول بواسطه
یییه لیک: حالت اضافه ، حالت ملکی
[quote='fuzuli']به جرات می توام بگوییم که هیچ زبانی در قانونمدی به پای ترکی آذربیجانی نمی رسد و بنابراین با توجه به فرمول قانون هماهنگی واکه ای ، همگونی همخوان با واکه ، قانون گرد شدن لبها و ... می توان یک فرمول ریاضی برای زبان ترکی تدوین کرد.
اما صد تاسف که دکتر قراملکی کتابش را بر اساس کتاب اصوات ترکی محمد علی فرزانه تدوین فرموده است که مرحوم فرزانه بیشتر اصطلاحاتش خود ساخته بوده است مثلا در ترجمه " قالین صائتلر " از واژه ی " آوای های ستبر و ضخیم و ... استفاده کرده است که در حالی که در آواشناسی به آن " واکه های پسین / پسزبانی " گفته می شود.
از استاد قراملکی خواهشمندم اگر نوشته مرا روزی مشاهده فرمودند به کتاب " فرهنگ آواشناسی ( ترکی ، فارسی ، انگلیسی ، ترکی استانبولی) تالیف این حقیر مراجعه فرمایند و به جایگزینی علمی برخی از واژگان اقدام فرمایند.[/quote]
تا آنجایی که بنده میدانم زبانهای ترکی دستور زبان خاصی ندارند و همین یک از ویژگیهایش هست، چنانچکه ویکی پدیا درباره زبان ترکی استانبولی که همانند ترکی آذربایجانی و افشاری و ترکمنی از شاخه اغوز حساب می شود، چنین می گوید:
Like all other Turkic languages, Turkish has flexibility in word order, so any order is possible. For example, in addition to the SOV order above, this sentence could also be constructed as OSV (Elmayı Yusuf yedi.), OVS (Elmayı yedi Yusuf.), VSO (Yedi Yusuf elmayı.), VOS (Yedi elmayı Yusuf.), or SVO (Yusuf yedi elmayı.), importance on either the subject, object, or the verb
متن لینک
ترجمه:مانند همه دیگر زبانهای ترکی، زبانی ترکی استانبولی در چیدمان واژگان انعطاف پذیری دارد، پس هر چینشی محتمل است. برای مثال در افزودن چیدمان {فاعل، مفعول، فعل} بالا، این جمله می تواند همچنین به عنوان {مفعول، فاعل، فعل} (سیب یوسف خورد)، {مفعول، فعل، فاعل} (سیب خورد یوسف)، {فعل، فاعل، مفعول} (خورد یوسف سیب) یا {فاعل، فعل، مفعول} (یوسف خورد سیب)، اهمیت دارد (از همه مهمتر) که حتی فاعل، مفعول یا فعل برساخته شود.
دیدیم دستور زبان کلی اش قانون خاصی نداشت. گذشته از اینها چند زبان می دانی که چنین نتیجه سبک سرانه و قومگرایانه می گیری؟
به جرات می توام بگوییم که هیچ زبانی در قانونمدی به پای ترکی آذربیجانی نمی رسد و بنابراین با توجه به فرمول قانون هماهنگی واکه ای ، همگونی همخوان با واکه ، قانون گرد شدن لبها و ... می توان یک فرمول ریاضی برای زبان ترکی تدوین کرد.
اما صد تاسف که دکتر قراملکی کتابش را بر اساس کتاب اصوات ترکی محمد علی فرزانه تدوین فرموده است که مرحوم فرزانه بیشتر اصطلاحاتش خود ساخته بوده است مثلا در ترجمه " قالین صائتلر " از واژه ی " آوای های ستبر و ضخیم و ... استفاده کرده است که در حالی که در آواشناسی به آن " واکه های پسین / پسزبانی " گفته می شود.
از استاد قراملکی خواهشمندم اگر نوشته مرا روزی مشاهده فرمودند به کتاب " فرهنگ آواشناسی ( ترکی ، فارسی ، انگلیسی ، ترکی استانبولی) تالیف این حقیر مراجعه فرمایند و به جایگزینی علمی برخی از واژگان اقدام فرمایند.
تحلیل زبان ترکی آذربایجانی به طریق ریاضی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک